Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (703 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Wie funktioniert das? U این چطور کار میکند؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Wie tickt er [sie] ? U او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
Other Matches
inwiefern <adv.> U چطور
Wie öffne ich die Tür? U در را چطور باز کنم؟
An ... können Sie ablesen, wie ... U ...بیان می کند که چطور ...
Wie läuft es? U زندگی چطور میگذرد؟
Wie sagt man ... auf Deutsch? U چطور به آلمانی بگیم ... ؟
Wie ist es ausgegangen? U [قضیه] چطور تمام شد؟
Was habe ich dir angetan? U من چطور تو را ناراحت کردم؟
Was kümmert es mich? U چطور این مسئولیت من است؟
Es geht so. U بد نیست. [در پاسخ به حالت چطور؟]
Was schert's mich? U چطور این مسئولیت من است؟
Wie schalte ich den Alarm aus? U آژیر را چطور خاموش می کنم؟
Wie funktioniert das? U این چطور کار می کند؟
Wie komme ich zur Autobahn? U چطور از اینجا به شاهراه بروم؟
Ich weiß, wie es geht. میدونم چطور کار میکنه.
Wie wechsel ich die Sprache nach Persisch? U زبان [دستگاه] را چطور به فارسی بر می گردانم؟
Was für einen Eindruck machte er? U او برای شما چطور به نظر رسید؟
Wie können Sie es wagen, das zu sagen? U چطور جرات میکنی اینو بگی؟
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
Womit verdienst du deinen Lebensunterhalt? U معاش خودت را چطور در می آوری؟ [چکاره هستی؟]
Was hat sich in dieser halben Stunde abgespielt? U این نیم ساعت چطور پیش رفت؟
Wie öffne ich den Tankverschluss? U کلاهک تانک بنزین را چطور باز کنم؟
Wie zeig ich ihm, dass ich ihn mag? U چطور به او [مرد] نشون بدم که دوستش دارم؟
Wie zeige ich ihm meine gefühle? U چطور احساس خودم رو به او [مرد] نشون بدم؟
Wie ist es dir beim Vorstellungsgespräch ergangen [gegangen] ? U مصاحبه مربوط به شغلت چطور گذشت؟ [اصطلاح روزمره]
Wie können wir die Fliegen von dem Essen hier abhalten? U چطور می توانیم مگسها را از این غذا دور نگه داریم؟
Wie zeige ich ihr ohne Worte, dass ich verliebt bin U چطور بدون اینکه حرفی بزنم به او [زن] نشون بدم که عاشق شدم؟
Ich möchte ein wenig ausholen und erläutern wie ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
Wie merkt man, wenn das Trommelfell gerissen ist U آدم چطور متوجه می شود، وقتی که پرده گوش پاره شده است؟
Man sollte wissen, wie man ein Ei kocht - das gehört zum Koch-Einmaleins. U باید بدانی چطور تخم مرغ بپزی. این کار پایه آشپزی است.
Was habe ich dir angetan? U من چه کارت کردم؟ [من چطور تو را دلخور کردم؟]
Er schneidet Gesichter. U او دهن کجی میکند.
Von welchem Gleis fährt er ab? U از کدام خط [قطار] حرکت میکند؟
Die Ausnahme bestätigt die Regel. U استثنا قاعده را ثابت میکند.
Bei so etwas [Da] werde ich wirklich sauer. U این من را واقعا عصبانی میکند.
fahrdienstleiter U با سیستم کامپیوتری همه خطوط راه اهن رو کنترل میکند
Um welche Zeit macht die Bank auf? U بانک ساعت چند باز میکند؟
Wann fährt der nächste Zug nach München? U قطار بعدی به مونیخ کی حرکت میکند؟
Wann ist der Laden geöffnet [geschlossen] ? U این مغازه کی باز میکند [میبندد] ؟
Die Tagesschau U نگاه روز ، اسم روزنامه یا تلویزیون که گزارش را اهدا میکند
[Verb] doch U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
Kanal {m} U وسیله ای [یا کسی] که چیزی [اطلاعات] را ارسال میکند
Sei vorsichtig ! Kirschsaft macht Flecken. U مواظب باش ! آب گیلاس لکه دار میکند.
Um wie viel Uhr fährt er ab? U ساعت چند [قطار یا اتوبوس] حرکت میکند؟
fünftes Rad U جفت ساز که خودرو را به تریلر وصل میکند
Es geht. U این کار میکند. [برای مثال دستگاه]
Türsteher {m} U دربانی که درنمایش ها وغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
Rausschmeißer {m} U دربانی که درنمایش ها وغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
Achtung, vorausfahrende Kolonne! [Warnhinweis] U احتیاط کاروان در جلو حرکت میکند ! [تذکر اخطاریه ]
Regelmäßiges Training macht Herz und Lunge belastbarer. U ورزش به طور منظم قلب و ریه ها را تقویت میکند.
Die Mannschaft kommt in die zweite Runde. U این تیم به مرحله دوم [بازی] پیشروی میکند.
Pendler {m} U کسی که هر روز از خانه به سر کار یک مسافت را رفت و آمد میکند
abgebrochene Worte U واژه های ناواضح و گنگ [وقتی کسی صحبت میکند]
Simulant {m} U کسی که خود را بناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
etwas schwellt Jemanden U چیزی شکم کسی را پر میکند [اصطلاح مشکل وپیچیده درسطح بالا ]
Die Mannschaft stellt sich neu auf, nachdem sie die meisten ihrer Spitzenspieler verloren hat. U این تیم پس از از دست دادن بسیاری از بازیکنان درجه یک خود بازسازی میکند.
Fußballanhänger, der systematisch alle Auswärtsspiele seiner Mannschaft besucht U طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
Er lässt sich von ihr vorne und hinten [nach Strich und Faden] bedienen. U او [مرد] او [زن] را وادار میکند بطور کامل برای او [مرد] پیشخدمتی کند.
gestützter Anschlag U کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
[nicht kodifiziertes] Präzedenzrecht {n} U قانون موضوعه [رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود] [حقوق]
Rechtsprechungsrecht {n} U قانون موضوعه [رویه ای که قاضی قانون جنایی در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعد سابقه میشود] [حقوق]
Räuber {m} U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
Recent search history Forum search
1چطور می توانم واژه ها را تایید confirm بکنم؟
2Cool کلمه را بعضی درجاهای مختلف استفاده میکند ولی معنای سرد را نمدهد.
2Cool کلمه را بعضی درجاهای مختلف استفاده میکند ولی معنای سرد را نمدهد.
1übernahmeersuchen
1Darauf,wofür,woran,woüber,wozu ,woüber
3فرق نميكند
0über etwas [Akkusativ] - in etwas [Dativ] - geteilter Ansicht sein
0هوا چطور است ؟
0آدم باید کارش را دوست داشته باشد تا احساس خستگی نکند
1Ich sehe fern
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com